سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران اسلامی

برای استخدامی به اداره ........ رفتم  تا مصاحبه بدم .

 در اونجا یکی از همکلاسی های قدیمم رو دیدم (دوران دانشجویی ).

باهم احوال پرسی کردیم و فهمیدیم که هر دو برای مصاحبه توی یه رشته اومدیم فقط شهر های ما باهم متفاوت بود.

خلاصه هم من و هم اون توی مصاحبه قبول شدیم و برای گزینش به ما گفتن به فلان  جا معرفی شدید برید و گزینش بدین .

ما هم با هم رفتیم و گزینش دادیم . با هم قرار گزاشتیم که اگه با ما تماس گرفتن همدیگر رو خبر کنیم.

بعد از حدود یک ما رفیقم بهم زنگ زد که : دیشب به کمن زنگ زدن و من امروز رفتم تعهد دادم.

من رو می گی گفتم :پس چرا به من زنگ  نزدن ؟ یعنی من رد شدم ؟

رفتم اداره ...... و پرسوجو کردم .

به من گفتن ما به بنیاد شهید گفتیم رشته شما رو نمی خوایم و اونها هم موافقت کردن

من رو می گی اتیش گرفته بودم .

یعنی بنیاد شهید به همین راحتی من رو کنار گذاشته و خلاف قانون انجام داده

بهر حال از بنیاد شهید پرسیدم فهمیدم که ای بابا 15 روز پیش اداره ....... نامه زده که من این رشته رو نمی خوام و بنیاد شهید به من نگفته .

 به بنیاد شهید گفته : نه اون ها رشته من رو در خواست دادن شما می تونید توی سایت استانداری ببینید و از طرفی به دوست من که هم رشته من بوده زنگ زدن .

بنیاد شهید که تازه فهمیده بود که من همچین هم پپه نیستم . گفت که: نه بابا ما حتما پی گیری می کنیم و......

من که دیدم روی دیوار این ها نمی شه حساب باز کرد رفتم استانداری قسمت ایثار گران

اونجا مسئولش باورش نمی شد که من راست بگم و اینچنین خلافی در حال انجام باشه .

زنگ زد بنیاد شهید (البته من کپی نامه ها رو داشتم و دارم) بنیاد شهید تصدیق کرد که این نامه ها رد بدل شده

استانداری به من گفت باید بنیاد شهید از استانداری بخواد که پیگیری کنه تا ما وارد عمل بشیم

 من سریع رفتم به بنیاد شهید و اونها سریع نامه به من دادند و من اوردم تحویل استانداری دادم و استانداری نامه به من داد و من رفتم تحویل جایی که قرار بود استخدامم کنند دادم

رئیس اداره ....... باورش نمی شد توی این شهر یکی مثل من پیدا بشه و......

بهر حال گفت : ما رشته شما رو نمی خوایم و سمتی برای شما نداریم .

بهش گفتم : شما الان یکی از هم رشته ای های من رو گرفتید چرا؟ ایشون هم شرایط من رو داشتند.

باورش نشد .زنگ زد مسئول اداری مالی اومد و از اون پرسید .

اون گفت : درسته چون ما با بنیاد شهید کنار اومده بودیم که بچه های شهید رو نگیریم برای همین غیر بچه های شهید رو گرفتیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

من گفتم : شما خلاف قانون انجام دادید .

ریس که تازه فهمیده بود چه خراب کاری شده به من گفت : نه ما فکر بچه های شهید هستیم . خود من جانباز هستم و احترام خواصی برای فرزندان شهید و خود شهیدان و همسران شهید قائل هستم

با خودم گفتم : "اره ما می دونیم که شما احترام خواصی برای فرزندان و همسران شهید قائلید و حتما هر سال 2 بار مناطق جنگی می رید و یحتمل مسئول این اردو ها هم هستید"

نویسنده : حسن عباسی


ارسال شده در توسط بچه ریشو