سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران اسلامی


حسن روحانی ضمن ابراز تمایل به مذاکره با آمریکا گفت: آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحت‌تر است!
وی که در دانشگاه صنعتی شریف سخن می‌گفت، درباره مذاکره با آمریکا گفت: هنر این است که ما تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم از این رو مذاکره با آمریکا امکان‌پذیر و شدنی است اما سخت است هر چند بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. از این رو دولت آینده باید بتواند رابطه ایران و آمریکا را از حالت تخاصم به مرحله تنش که یک مرحله پایین‌تر است برساند.
وی اضافه کرد: آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است و حالا که رهبر انقلاب در سخنان اول فروردین امسال راه مذاکره را باز گذاشتند دولت بعد با رعایت خطوط قرمز می‌تواند این رابطه را برقرار کند.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش درباره نامزدی هاشمی گفت: آقای هاشمی تا روزهای آخر قاطعانه به بنده گفت که کاندیدا نمی‌شود اما دلایلی پیش آمد که ایشان نامزد شد؛ آقای هاشمی به بنده گفت که ساعت 3 بعدازظهر روز آخر ثبت‌نام‌ها به تصمیم برای ثبت‌نام رسیده است.
وی تاکید کرد: هاشمی و بنده کاندیدا هستیم و با هماهنگی این مسیر را ادامه می‌دهیم اما در روز رای و در 24 خرداد یک نفر از ما در لیست رای قرار خواهد گرفت(!)
اظهارات حسن روحانی در زمینه مذاکره با آمریکا که تحریف صریح مواضع مقام معظم رهبری و حاکی از ساده‌دلی در قضاوت نسبت به آمریکاست، در حالی عنوان می‌شود که وزارت خارجه دولت اصلاحات - مقارن با تصدی شورای عالی امنیت ملی از سوی حسن روحانی- برخی مکاتبات را برای انجام مذاکره با آمریکا صورت داد اما با موضع متکبرانه و تحقیرآمیز طرف آمریکایی روبرو شد.
از سوی دیگر با عنایت به اینکه همچنان لابی ایپک به واسطه کنگره بر سیاست‌های دولت آمریکا درباره ایران نظارت فائقه دارد، بنابراین به سیاق اظهارات آقای حسن روحانی لابد باید گفت که باید دم صهیونیست‌ها را دید؛ از سوی دیگر جنس خوش‌بینی‌های امثال روحانی در مذاکرات هسته‌ای باعث دو سال و نیم تعطیلی مطلق فعالیت‌های هسته‌ای ایران در ازای هیچ شد و اگر درایت و مقاومت رهبر معظم انقلاب و ملت ایران نبود احتمالا برخی حضرات به شیوه معمر قذافی دم آمریکا و انگلیس را کامل می‌دیدند و تمام تأسیسات و تجهیزات هسته‌ای را بار کشتی‌ها می‌زدند و به سمت غرب‌ ترانزیت می‌کردند!
و نهایتا قابل ذکر است که آقای حسن روحانی فعلا نمی‌تواند چالش نامزدی خود با هاشمی را حل کند و به سادگی آب خوردن از طرف وی دور می‌خورد و در فضای انتخابات معلق می‌ماند. با این وصف چگونه می‌تواند مسائلی به مراتب بزرگ‌تر و پیچیده‌تر را با آمریکا و غرب حل کند؟

منبع کیهان


ارسال شده در توسط بچه ریشو
توهین روزنامه آفتاب یزد به لنکرانی

 صابرنیوز: آمدن و نیامدن هاشمی و گمانه زنی ها درباره وی، این روزها نقل محافل رسانه ای و سیاسی است. عده ای از حامیان وی با هندوانه زیر بغل گذاشتن ها و نوشابه باز کردن ها، سعی در اقناع وی برای حضور در عرصه مدیریت اجرایی، آن هم در سن 79سالگی(!) دارند. عده ای هم معتقدند هاشمی باید حرمت خود را نگه دارد و نیاید و مانند بزرگ ترها از کنار نظاره گر باشد. عده ای هم صریحاً می گویند اگر هاشمی بیاید، با شکستی سنگین تر از 84 روبرو خواهد شد.


البته شاهد اصلی اینکه هاشمی در صورت ورود با شکستی بزرگتر از سال 84 روبرو خواهد شد رامی توان در همان روزهای فتنه 88 و 9 دی و در ادامه در شعارهای راهپیمایی بعد از 25 بهمن 89 در تشییع جنازه صانع ژاله، و هر ساله هم در راهپیمایی 22 بهمن مشاهده کرد. این البته در کنار شرایط سنی هاشمی و این نکته که وی دو دوره رئیس جمهور بوده است، اقبال عمومی را از هاشمی برمی گرداند.

اما ترس و نگرانی روزنامه های زنجیره ای جریان هاشمی، از احیای گفتمانی که موجب شکست هاشمی در انتخابات 84 شد، در نوع خود جالب است. روزنامه «آفتاب» در تیتر یک خود امروز به این نکته اشاره می کند که «آیا سناریوی سال 84 تکرار می شود؟»
 

در ادامه این روزنامه به بیان دوقطبی شدن فضای انتخاباتی آن سال توسط احمدی نژاد می پردازد و علت رأی آوردن احمدی نژاد را به جای ارائه راهکار و برنامه به مردم، در نفی رقبا می داند.

این روزنامه، بعد از آن در اقدامی سخیف، کامران باقری لنکرانی را «هلوی احمدی نژاد» خطاب می کند و اظهار می کند که لنکرانی برای آنکه «احمدی نژاد84» شود، نیاز به یک محرک دارد! در ادامه اما این محرک را ورود هاشمی(!) بیان می کند.

آفتاب از مواضع لنکرانی علیه هاشمی تعبیر به سناریوسازی می کند و می گوید: «اما حامیان هاشمی اعتقاد دارند که این سناریو قابلیت تکرار و اجرایی ندارد. البته باید منتظر بود تا مشخص شود هلوی احمدی نژاد می تواند مثل او در سال 84 عمل کند؟ و مهمتر اینکه آیا مردم بازهم به این رویه "آری" خواهند گفت؟»

اینکه تحلیل نقادانه و تخریب این روزنامه ها چرا به نامزد یک جریان گفتمانی، تعلق دارد، خود نشانگر تعارض و تناقض مواضع فکری و سیاسی این گروه با گفتمان انقلاب اسلامی دارد. اما تحلیل های این جریان برای کاندیداتوری هاشمی بیشتر شبیه لطیفه ای سیاسی است.

باید گفت اولاً در سال 84، کسی که فضا را به آن شکل رقم زد، شخصی غیر از خود هاشمی نبود. وقتی بمباران های رسانه ای، در رسانه های منتسب به هاشمی، احمدی نژاد را تخریب می کرد، این جریان باید از بازخورد آن عبرت می گرفت که می بینیم با هلو خطاب کردن لنکرانی، نگرفته است.

ابزاری که اتفاقاً جریان هاشمی از آن همیشه مدد می جوید و به کار می گیرد، نفی رقبا است. برای مثال چرا تا به حال، خود جریان هاشمی ارائه راهکار و برنامه نکرده است؟ یا چرا هنوز اصرار به همان متد تکنوکراسی و سکولار سازندگی دارد؟ افزایش فاصله فقیر و غنی، تورم 49 درصدی، فضای بسته سیاسی، اقتصاد لیبرال ضد عدالت و ... ثمره های آن گفتمان غربی بود که البته به عنوان نقطه قوت از سوی رسانه های جریان هاشمی هنوز هم پیگیری می شود.

اینکه البته این جریان مطرود سیاسی، رقیب اصلی خود را نامزد اصلح جبهه پایداری می داند، امر مبارکی است. چرا که برای مردم به خوبی تبیین خواهد شد که مقابل خط «سازش با غرب و استکبار، اقتصاد ضدعدالتی، تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی، تقدیس تکنوکراسی و بسترسازی برای ضدیت با ولایت و همگامی با فتنه های دشمنان در داخل کشور» و در یک کلام خط «ترویج اسلام آمریکایی»، چه جریان و گروهی قرار دارد. البته این دو قطبی، به علت تکثر کاندیداهای حال حاضر، در عرصه انتخابات، میان نامزدها، به عنوان اشخاص حقیقی، شکل نخواهد گرفت، اما این دوقطبی در شکل گفتمانی به راه خود ادامه خواهد داد و در انتخابات آینده به حول وقوه الهی شاهد خواهیم بود گفتمان اسلام آمریکایی، به طور کامل از صحنه سیاسی کشور حذف می گردد.
منبع سایت رجا نیوز

ارسال شده در توسط بچه ریشو

حاشیه‌های سخنرانی لنکرانی در دانشگاه شهید چمران اهواز

فاطمه ظاهری بیرگانی- دانشجوی دانشگاه چمران/ به یکباره وراد سالن می‌شوم، اولین چیزی که نگاهم را جلب می‌کند، انبوه دانشجویان مشتاقِ دختر و پسری است که بی‌صبرانه منتظر میهمان برنامه نشسته‌اند، مجری برنامه عذرخواهی می‌کند و می‌گوید ظاهراً پرواز هواپیمای حاملِ میهمان قدری با تاخیر از تهران پریده است...

* برایم جالب بود آخر در روزهای گذشته هم دانشگاه میزبان برخی دیگر از کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری یازدهم هم بوده، اما از هیچکدام اینچنین مشتاقانه استقبال نشده بود، علی رغم اینکه آنان سطح شهر اهواز را هم بنر باران کرده بودند و من از این میهمان هیچ بنری ندید بودم...

 

 

 

* ساعت 12: 15 دقیقه سه شنبه 10/02/92 دانشگاه شهید چمران اهواز...

صلی علی محمد یاور رهبر آمد...

صلی علی محمد اصلح دوران آمد...

سیل جمعت به یکباره وارد سالن آمفی تئا‌تر دانشکده علوم می‌شود، دکتر کامران باقری لنکرانی با هیات همراه وارد سالن می‌شود، در حالیکه با شعارهای مذکور پی در پی همراهی می‌شد، در میان هیات همراه دکتر، حضور روحانی سر‌شناس اهوازی حجت الاسلام زکی‌پور که در میان مردم حزب اللهی و قشر دانشجوی فعال در عرصه‌های فرهنگی شناخته شده است، جلب توجه می‌کند...

 * با وجود آقای لنکرانی، بلافاصله و بدون معطلی قاری قرائت قرآن را آغاز می‌کند و بعد از آن با صدای سرود جمهوری اسلامی ایران همه از جای بر می‌خیزند...

* مجری برنامه پس از خیر مقدم و از عذرخواهی از حضار، بدون فوت وقت از آقای دکتر لنکرانی تقاضا می‌کند تا در جایگاه قرار بگیرد، دکتر با ‌همان هیبت که بار‌ها در عرصه وزارت بهداشت خوش درخشیده بود، وارد جایگاه سخنرانی می‌شود، پس از قرار گرفتن در پشت تریبون، با اولین جمله‌ای که می‌گوید آن راز را برایم بر ملا می‌کند:

 «خدا را شکر می‌کنم که این درک را به این بنده حقیر داد که متوجه باشم، این شور و محبت دوستان، نسبت به این بنده حقیر نیست، بلکه نسبت به آن تفکر و دیدگاهی است که ان شاء الله در این انتخابات باید پرچم داری بشود...»

* هنوز سه چهار دقیقه‌ای از حرف‌هایش نگذشته بود که با اشاره به در پیش بودن میلاد بانوی دو عالم، ابتدا اصرار می‌کند حاج آقا زکی‌پور، چند دقیقه‌ای ایراد سخنرانی کنند و لحظاتی هرچند اندک، اما در رثای فضائل فاطمه سلام الله علی‌ها مجلس را مستفیض نمایند...

* جمعیت سالن فرا‌تر از حد گنجایش است و بدلیل کمبود جا، دانشجویان روی جایگاه سخنرانی نشسته‌اند، بطوری که اگر میز و صندلی و تریبون سخنرانی و شناخت قبلی از سخنران نبود، به سختی می‌شد دکتر را میان آن همه دانشجو تشخیص داد (!)، حاج آقا زکی‌پور که روی سِن می‌آید، اتفاق جالبی می‌افتد که می‌شد خاص بودن آن را از عکس العمل‌ها دریافت کرد...

 

 

 

 * با شروع سخنرانی حاج آقا زکی‌پور برای یادداشت برداری به دنبال برگه در جستجو بودم، جستجو کوتاه بود اما زمان غیب شدن دکتر از آن کوتاه‌تر (!)،... با نگاهی جستجوگرانه به دنبال دکتر بودم و صدائی آرام که انگار از روی محبت و دلسوزی بود گفت؛ دکتر روی زمین ننشین!

این صدا که از پشت سر می‌آمد، حواسم را جمع‌تر کرد که... با جابجا شدن یکی از دانشجویانی که روی سِن نشسته بود، دکتر بعد از غیب شدن چند لحظه‌ای‌اش رویت شد... صحنه جالبی بود، خاکیِ خاکی روی خاک سِن نشسته بود، انگار نه انگار وزیری بوده و انگار نه انگار دکتری هست...!

 

* در طول سخنرانی حاج آقازکی‌پور، مدام دکتر را زیر نظر داشتم... مانند شاگردی که در حضور استاد در حال یادگیری باشد، مودبانه نشسته بود و بیشتر اوقات سرش را پائین می‌انداخت و متفکرانه دستش را زیر چانه قرار می‌داد و به حرف‌های سخنران گوش می‌داد... دانشجویانِ ذوق زده، خود را کنارش جا می‌کردند و گهگاهی در گوشش چیزهائی می‌گفتند، نمی‌دانم چه می‌گفتند اما دکتر فقط سرش را تکان می‌داد...

 

* سخنرانی سخنران که تمام شد، دکتر خاکیِ خاکی بلند شد و بدون اینکه خاکِ صحنه را بتکاند، پشت تریبون آمد و از برنامه حضورش در انتخابات گفت...

 «باید رسیدگی به معیشت اقشار ضعیف مهم‌ترین اولویت کاری دولت یازدهم باشد»

 «در برهه کنونی حزب گرایی یک بیماری جدی در نظام سیاسی ما است»

 «ما توان خود را بر این قرار داده‌ایم که در صورت پیروزی در انتخابات معیشت طبقه‌های پایین جامعه را سامان بخشیم.»

اینکه رهبر معظم انقلاب می‌فرماید «من انقلابی‌ام»، این یک نشانه بارز برای مدیریت کشور است. »

« مدیریت آینده کشور باید مدیریتی شفاف، با صراحت و انقلابی باشد »

 

 

 

 

« اگر مدیریت کشور در مسیرهای موسوم به دیپلماتیک شده قرار گیرد، امکان آسیب رسانی و جدایی از ارزش‌ها بیش از گذشته فراهم می‌شود. »

« یک رییس جمهور انقلابی باید دغدغه‌های مردم را دغدغه خود بداند. »

« تجربه اصولگرایی واقعی چیزی است که می‌تواند انتخابات یازدهم را متمایز کند. »

« در این حماسه سیاسی مردم با حضور پرشور خود نشان خواهند داد همچنان پای انقلاب و نظام ایستاده‌اند. »

« بدون آرمان گرایی هویتی متفاوت از سایرین نخواهیم داشت. »

« مشکلات اقتصادی که امروز در کشور موجود است از طریق همین آرمان گرایی قابل حل است. »

« باید از ظرفیت‌ها با نگاهی صحیح و دیدی روشن استفاده کرد. »

« ما توان خود را بر این قرار داده‌ایم که در صورت پیروزی در انتخابات معیشت طبقه‌های پایین جامعه را سامان بخشیم. »

* سوالات یکی پس از دیگری آغاز شد، در میان هیاهوی دانشجویان، برخی افراد که با تنش سوال می‌پرسیدند (!) و انگار که به رئیس جمهور واقعی رسیده باشند، گرهِ عقده دل را به چنگ و دندان می‌کشیدند و دکتر با آرامش و لبخند، اما هوشمندانه به سوالات پاسخ می‌داد و هر ازگاهی با تشویق‌های ممتد دانشجویان هرماه می‌شد...

* او در مقابل 8 سوال همزمان یک دانشجو از مشکلات کشور که بی‌وقفه و با حرارت سوالات خود را مطرح می‌کرد، این چنین پاسخ داد؛ « قرار نیست ما کار خارق العاده انجام بدهیم »، این پاسخ صادقانه دکتر باعث شد تا دانشجویان که طبق معمول از آنچه به دلشان می‌نشیند به هیجان می‌آیند، او را بی‌امان تشویق کنند...

* نزدیک وقت اذان بود که آخرین سوال پرسیده شد؛« چرا تا گرد و غبار خوزستان به پایتخت نشینان نرسد، مسئولین فکری نمی‌کنند؟»  آقای لنکرانی با پاسخ یک جمله‌ای و زیرکانه از جا بلند شد. مدیریت کشور فقط منحصر در تهران نیست، بنده افتخار این را دارم که تنها کاندیدای غیر پایتخت نشین هستم... و (تشویق ممتد دانشجویان)، جلسه تمام شد و دکتر لنکرانی در میان انبوه جمعیت سالن را ترک کرد..


ارسال شده در توسط بچه ریشو

این عکس از سایت ریاست جمهوری گرفتم

یک بنر در تبلیغ مشایی که عکس اون در سایت ریاست جمهوری هست

 


ارسال شده در توسط بچه ریشو

اصول رقابت سیاسی در بیانات رهبر انقلاب


ارسال شده در توسط بچه ریشو
<      1   2   3   4      >