دیروز امروز که تصاویر مردم استان خراسان شمالی رو دیدم واقعا گریه ام گرفت
تصاویر مربوط بود به سفر آقا به بجنورد
گریه ام نه از ناراحتی بلکه از خوشحالی بود
بعد از عمری دیدم که مردم پای انقلاب و رهبر هستند
بعد عمری دوباره شادی مردم و رهبر رو دیدم
همه امده بودن پیر و جون ، زن و مرد ، ترکمن و فارس ، شیعه و سنی
همه بودن
اونم باعکس اقا که زیرش نوشته شده بود : دلبسته یاران خراسانی خویشم
تفرقه نبود
وحدت ، مهر ، عشق
حق داشتم زار زار گریه کنم
اقا رفته بود به ولایت عشق
به گزارش جهان به نقل از العالم، محمد صادق الحسینی تحلیلگر مسایل راهبردی، در مقاله ای با عنوان "کدام یک زودتر به فلسطین می رسند؟" تأکید کرد: اکنون معنای سخنان یکی از مسئولان جمهوری اسلامی ایران که گفته بود "در فضای محاصره و در شعب ابی طالب نیستیم، بلکه در فضای پیروزی خیبر و بدر قرار داریم"، برای همه آشکار می شود.
این جملات به منزله اعلام آمادگی کامل نیروهای مسلح ایران برای حرکت به سمت فلسطین، آن هم " تمامی فلسطین، از نهر تا بحر" است و ایران درصورتی که به این نتیجه برسد که تصمیم نهایی درباره حمله به این کشور از هر نقطه و از سوی هرطرفی اتخاذ شده است، به حمله پیشگیرانه اقدام می کند.
سخن گفتن ایران از احتمال حمله پیشگیرانه به دشمن خود آمریکا و رژیم صهیونیستی، باعث شده است که این کشور اکنون به نقطه تحول مهمی در تغییر قوانین درگیری و معادلات پس از بستن تنگه هرمز تبدیل شود.
اکنون می توان به آسانی نتیجه گیری کرد که رقابتی دراین زمینه وجود دارد که "چه کسی ابتکار عمل را به دست خواهد گرفت"؛ و با توجه به سابق? استقامت و پشتکار خستگی ناپذیر در ایران، می توان گفت که تهران، به اوباما یا هر کسی که به جای وی سکان کشتی در آستان? خطر غرق آمریکا را دراختیار گیرد، اجازه نخواهد داد که هیچ یک از نیروهای دریایی یا زمینی آمریکا را برای نجات نیروهای رژیم اسرائیل به سواحل فلسطین اشغالی برسانند، بی آن که با نیروهای "سپاه قدس" روبرو شوند، چرا که نیروهای ایران پیش از آن در قالب "ارتش مستضعفین" راهی سرزمین مقدس خواهند شد و این منطقه با کمک رزمندگان فلسطین و لبنان آزاد خواهد شد، درحالی که ژنرال های آمریکایی و دیگر نیروهای باقیمانده از افسران ارتش آمریکا، آبرویی برایشان نمانده است و موقعیت آنان متزلزل تر از "خان? عنکبوت" اسرائیل است.
آری، این مسابقه ای است میان سیدی از فرزندان پیامبر(ص)؛ با کسی که از نژاد کابوها و انگلوساکسون هاست؛ به تعبیر دیگر، مسابقه ای است میان یاران "سید" خامنه ای و تفنگداران "مِستر" اوباما، تا ببینیم که کدام یک زودتر به فلسطین می رسند؟
این ادام? داستانی واقعی از حوادثی است که در خاک افغانستان رخ داد. امریکایی ها برای اعزام نیروهای خود به انجا تلاش می کردند و گمان داشتند که می توانند زمام تصمیم گیری های راهبردی در این کشور را از آن خود کنند..
این همان داستان توهم امریکایی هاست که بعدها به یک ناامیدی در عراق تبدیل شد، قبل از رسیدن به هر یک از مناطق عراق، حضور پررنگ ایران آنها را غافلگیر می کرد و همواره پترایوس را به ترس و وحشت می انداخت، تا این که ناچار شد اذعان کند که باید عراق را به عراقی ها واگذار کند و برود.
نویسند? القدس العربی ادامه داد: اینک در مقابل اوباما و یا رومنی، راهی باقی نمانده است جز این که یا تصمیمی احمقانه برای رفتن به فلسطین اشغالی اتخاذ کنند، و در آنجا نیز هواداران و نیروهای "سید" خامنه ای را ببینند که از آنها سبقت گرفتند؛ یا این که جام زهر را بنوشند و خود را برای "بوسیدن" دستی آماده کنند که از خم کردن آن نیز عاجز ماندند، چه رسد به شکستن آن. و سپس به سازشی تن دهند که با حضور شاهدان جهانی و بازماندگان طرف های پیروز جنگ جهانی دوم، از اروپایی ها و روس ها و چینی ها برگزار می شود؛ و سرانجام نهاد موسوم به "شورای امنیت سازمان ملل" را کنار بگذارند و نشستن پای میز مذاکره کنندگان جدید را بپذیرند؛ مذاکره کنندگانی که با معیارهایی جدید و متفاوت، جغرافیای سیاسی جدیدی در جهان پدید می آورند، جهانی که جز نام ِ برحقّ "فلسطین"، نام دیگری برای سرزمین مقدس تاریخی نمی شناسد.
و این، نه یک شعار یا شعر یا آرزوی شاعری چون مظفر نواب یا محمود درویش؛ بلکه بخشی از "نقش? راه" ژنرال هایی مصمم و شجاع از جنس سپاه پاسداران انقلاب ایران و مردان خدا در لبنان و ملتی قدرتمند در فلسطین است.
منبع جهان نیوز
سنگ کم اوردی فحش بده
یادش بخیر یکی از دوستان داشت حج واجب می رفت
بهش گفتم عزیز موقع سنگ زدن به شیطون 99%شما سنگت به هدف می خوره ولی اگه همون 1% کار خودش رو کرد و شما سنگ کم اوردی ، اون موقع چکار می کنی ؟؟
بهم گفت : هیچی فحش می دم!!!
حالا بماند که طرف چه کار کرد ، حرف من چیز دیگه ای هست
این روز ها می بینیم دوباره رسانه های غرب و به معنی واقعی کلمه شیطان مجسم سعی در توهین به پیامبر اسلام کرده اند که در نوع خودش ناراحت کننده و در عین حال دارای نکاتی جالب هست ( هر چیز جالبی با مزه نیست)
من چون عادت دارم مثال زیاد بزنم در این نوشته سعی میکنم حرفم رو با مثال بگم
خوب
فرض کنید شما با یک نفر از لحاظ عقاید مشکل دارید(و در صورت رد عقیده هر کدام موجودیت شما از بین می ره)
شما و طرف مقابل تا حد زیادی دارای منطق می باشید(منطق ریاضی*)
یا شما باید طرف مقابل رو قانع کنید ویا اون بهدلیل این که عقاید شما در تضاد باهم هست و همچنین فقط یکی از شما درست می گه
اول هرکسی چیزی رو که داره داخل گود می گزاره
بعد سر همه چی بحث می کنید ، می نشینید و ایراد بهم (عقاید) می گیرید و .....
تا اخر یکی که حرفش کامل تر هست شروع می کنه به پیروز شدن
برفرض که اگه عقیده شما اشتباه باشه موجودیت شما ازبین می ره شما برای دفاع وارد یک فاز دیگه می شید و سعی می کنید با مغالطه و سفسته موضوع رو به نفع خود عوض کنید
در صورت عدم توانایی شما در این کار سعی می کنید موضوع را بلکل عوض کنید.
اگر باز هم نتونستید
شروع به مسخره کردن بر سر چند عقیده از طرف مقابل ادامه می دهید تا شاید کلا بحث تمام بشه ویا اینکه به این طریق شاید پیروز هم بشید
اگه باز هم نتونید فضا و بحث رو به نفع خودتون برگردونید شروع می کنید به توهین کردن (مسخره کردن نوعی توهین است و این جا منظور از توهین هر نوع فحاشی و ... را شمال می شه)
حال برفرض که باز هم نتونید در این کار موفق بشید و موجودیت شما در خطر باشه ، چه کار می کنید؟؟؟؟؟
غرب در مرحله بحث بعلت نا کامکل بودن و استفاده از عقل ناقص بشری در گفتمان از اسلام شکست خورد
بعد شروع به مسخره کردن بعضی از احکام اسلام که از دید اونها دارای اشتباه بود، کرد.(مثل قساس ، حجاب و.....)
ولی باز تفکر اسلام بیشتر نشر پیدا کرد و حتی تعداد مسلمانان از مسیحیان پیشی گرفت()
واما حالا
حال غرب با تمام قوا شروع به توهین به کسی رو کرده که همه مسلمان ها روی اون حساس هستند
اگر غرب از این مرحله هم بگذره و ببینه همچنان اسلام در حال پیروزی بر تمدن او از لحاظ فکری هست فاز جدید رو شروع می کنه
فاز جدید همون جوابی هست که شما به اخرین سئوال من خواهید داد
* منطق ریاضی همون منطق 2*2 =4 هست که من قائل به انواع منطق دیگه هستم ، حداقل یه نوع دیگه