خدمت بی منت سرهنگها......................................... حسین قدیانی.........................................................................اگر بولدوزر خشن مثلا باسوادها کاری جز اهانت به اقشار مختلف ملت ندارد، زنده باد بولدوزر مهربان، مردمی و دلسوز سرهنگها و سربازها که برف را از پیش پای مردم میروبد، بیآنکه کار داشته باشد به مصداق رأیشان در انتخابات. زنده باد جوانان بسیجی امامزاده باصفای شیرود که کار خود را رها کردند و 3 روز تمام به برفزدههای تنکابن، آذوقه دادند، بیآنکه سؤال از ایمانشان کنند یا اینکه بپرسند از میزان سوادشان! ادب مرد اگر به ز دولت اوست، در دولت آن سرهنگ ارتشی است که 3 شب تمام در «واجارگاه» و «رحیم آباد» تا آنجا که در توان داشت، قصور دولتیها را جبران کرد اما مگر بند میآمد بارش برف؟! دولت واقعی این ملت، همان کسانیاند که مخلصانه برایشان کار مضاعف، جهادی، غیرتعریف شده، خارج از ساعت اداری و بسیجیوار انجام میدهند، نه کسانی که وظایف اصلکاری را رها کرده، علیه اصحاب نقد، درشتگویی میکنند. دولت، به میز و دفتر و دستک و خدم و حشم نیست، به عزم و اراده آن راننده دیپلمهای است که رفته سپاه تا اگر جنگ شد، با دشمن این ملت بجنگد! دولت، هم وزارت نیرو دارد، هم وزارت راه اما وقتی با گذشت 5 روز از برف و بوران فراوان، تازه آقایان وزرا یاد وظایفشان افتادهاند، باید هم وزارت نیرو را در بازوی آن سرهنگ ارتشی مشاهده کرد که برق بلد است، ادب بلد است، غیرت بلد است، حضور در صحنه بلد است، مردمی بودن بلد است، و وزارت راه را در ایمان آن سپاهی که 3 شب خانه نرفت و ماند در خیابان، بلکه از حجم مشکلات بکاهد. جخت بلا بعد از چند روز، آفتاب زودتر از پشت ابرها سر درآورد تا بعضی وزرا! تو وقتی صدقهای باشد دیپلماسیات، بار جنگ را آوار میکنی روی دوش سرهنگها، و وقتی باز هم صدقهای باشد اقتصادت، بار برف را آوار میکنی روی دوش این و آن، این بار نه در جنگ، که در زندگی! بوسه باید زد همت بسیج را، ارتش را، سپاه را که به جای ریاست بر جمهور، سربازی میکنند برای جمهور و خدمت میکنند به برف زدهها، بیآنکه بپرسند؛ «تویی که داری آذوقه میگیری، اول بگو در انتخابات، رای دادهای یا نه؟! و به که؟! و چرا؟! و اول بگذار، یک گلایهای از تو بکنم، بعد نانت دهم؛ چرا از ما خصوصی حمایت میکنی؟! » حقا که چه کلاس درسی گذاشتند سربازان جمهور برای بعضیها. اصلش سواد یعنی فهم و بهکارگیری همین مسائل، و الا «سواد» در لغت یعنی «سیاهی».
خدمت بی منت سرهنگها......................................... حسین قدیانی.........................................................................اگر بولدوزر خشن مثلا باسوادها کاری جز اهانت به اقشار مختلف ملت ندارد، زنده باد بولدوزر مهربان، مردمی و دلسوز سرهنگها و سربازها که برف را از پیش پای مردم میروبد، بیآنکه کار داشته باشد به مصداق رأیشان در انتخابات. زنده باد جوانان بسیجی امامزاده باصفای شیرود که کار خود را رها کردند و 3 روز تمام به برفزدههای تنکابن، آذوقه دادند، بیآنکه سؤال از ایمانشان کنند یا اینکه بپرسند از میزان سوادشان! ادب مرد اگر به ز دولت اوست، در دولت آن سرهنگ ارتشی است که 3 شب تمام در «واجارگاه» و «رحیم آباد» تا آنجا که در توان داشت، قصور دولتیها را جبران کرد اما مگر بند میآمد بارش برف؟! دولت واقعی این ملت، همان کسانیاند که مخلصانه برایشان کار مضاعف، جهادی، غیرتعریف شده، خارج از ساعت اداری و بسیجیوار انجام میدهند، نه کسانی که وظایف اصلکاری را رها کرده، علیه اصحاب نقد، درشتگویی میکنند. دولت، به میز و دفتر و دستک و خدم و حشم نیست، به عزم و اراده آن راننده دیپلمهای است که رفته سپاه تا اگر جنگ شد، با دشمن این ملت بجنگد! دولت، هم وزارت نیرو دارد، هم وزارت راه اما وقتی با گذشت 5 روز از برف و بوران فراوان، تازه آقایان وزرا یاد وظایفشان افتادهاند، باید هم وزارت نیرو را در بازوی آن سرهنگ ارتشی مشاهده کرد که برق بلد است، ادب بلد است، غیرت بلد است، حضور در صحنه بلد است، مردمی بودن بلد است، و وزارت راه را در ایمان آن سپاهی که 3 شب خانه نرفت و ماند در خیابان، بلکه از حجم مشکلات بکاهد. جخت بلا بعد از چند روز، آفتاب زودتر از پشت ابرها سر درآورد تا بعضی وزرا! تو وقتی صدقهای باشد دیپلماسیات، بار جنگ را آوار میکنی روی دوش سرهنگها، و وقتی باز هم صدقهای باشد اقتصادت، بار برف را آوار میکنی روی دوش این و آن، این بار نه در جنگ، که در زندگی! بوسه باید زد همت بسیج را، ارتش را، سپاه را که به جای ریاست بر جمهور، سربازی میکنند برای جمهور و خدمت میکنند به برف زدهها، بیآنکه بپرسند؛ «تویی که داری آذوقه میگیری، اول بگو در انتخابات، رای دادهای یا نه؟! و به که؟! و چرا؟! و اول بگذار، یک گلایهای از تو بکنم، بعد نانت دهم؛ چرا از ما خصوصی حمایت میکنی؟! » حقا که چه کلاس درسی گذاشتند سربازان جمهور برای بعضیها. اصلش سواد یعنی فهم و بهکارگیری همین مسائل، و الا «سواد» در لغت یعنی «سیاهی».
سؤالات یک کم سوا از رئیس جمهور با سواد :))
صلام آغای روهانی. بنده یک کم ثواد حستم که از مهظر شما چند ثؤال داشطم.
1-شما گفطید چرا دانشگاه ثاکط اصط و انطغاد داشطید. لتفاً بگویید چرا وغطی در دانشگاه هاظر شدید نگزاشطید طا دانشجویان با شما ثهبط کنند؟
2-شما به ما گفطید آنحایی که از طوافغ ژنو انطغاد می کنند کم ثواد حصطند. لففاً بگویید 20درسد بیشطر اصط یا 5 درسد؟
3-شما که با ثواد حصطید فرمایید برد برد یعنی حمه را ببرند و ما حیچ نبریم؟
4-شما که با ثواد حصطید بفرمایید پلمپ کردن باظرثان آژانص یعنی فعالیت نیروگاه های حصطه ای؟
5-شما که با ثباط حصطید بفرمایید داص را کلید باید طلفظ کنیم؟
6-شما با شعار اعطدال آمدید. لتفاً به ما بگویید یک طراظو برای نشان دادن اعطدال باید حر دو ترفش برابر باشند یا اینکه ثمط چپ آن پایین طر باشد؟
7-شما که گفطید از انطغاد اصطغبال می کنید به ما بگویید پث چرا طا انطغادی می شود ثریع فیلطر می کنید و می گویید کم ثواد اصط؟
8-شماکه با ثواد هصطید چرا با کم ثواد ها مناضره نکردید؟
9-شما که با ثباد حصطید بفرمایید آیا طاریخ ایران را متالعه کرده اید؟ از غرارداد طرکمنچای چیظی می دانید؟
10-شماکه با ثباط حصطید بفرمایید برداشطن تهریم ها یعنی تهریم شدن چندین شرکت بعد از طوافغ؟
11-شما که با ثباد حصطید بفرمایید عظط و شرف ملط یعنی دادن صبد کالا آن حم به این شکل بصیار تاصف بار؟
12-شما که اعطدال گرا حصطید بفرمایید صبد کالای جوانانی که بیکار حصطند و بیمه نیصطند کجاصط؟ نکند چون ثواد ندارند به ایشان صبد نمی دحید؟
پ,ن: یادآوری؛ احمدی نژاد به شریعتمداری بابت انتقاد از دولت جایزه داد اما اینجا هر روز برچسب می زنند...
http://sayberi174.persianblog.ir/post/1500/
فرق عیدانه احمدی نژاد با سبد کالایی روحانی
اواخر سال 91 که یک گدا پرور رئیس جمهور ایران بود به هر نفر ایرانی 85 هزار تومان و هر کس که تحت پوشش کمیت? امداد امام خمینی بود 90 هزار تومان به عنوان کمک اقتصادی و عیدانه پرداخت شد .
دقت کنید که این کمک به تمام ایرانیان پرداخت شده و به ازاء هر نفر این مبلغ پرداخت می شد، یعنی خانواد? 2 نفره 170,000 تومان ، خانواد? سه نفره 265,000 تومان و به همین ترتیب به خانواد? 7 نفره 595,000 تومان عیدانه پرداخت می شد. به عبارتی رقمی حدود 6,375,000,000,000 تومان در مجموع به مردم پرداخت شد.
در حال حاضر که رئیس جمهوری راستگو و با تدبیر و امیدوار داریم، قرار است در دو نوبت در مجموع فقط به 30 میلیون نفر (هر نوبت 15 میلیون نفر) سبد کالایی بدهند آن هم نه به روش احمدی نژاد که به صورت خاطره انگیز و استفاده از روش نوستالژیک کوپن و صف، آنهم به ارزش 80 هزار تومان. البته کارگران و روستاییان و اقشاری از این دست از گرفتن این هدی? که از سوی دولت تدبیر و امید به جامعه اهداء خواهد شد محروم خواهند ماند که البته کم سعادتی از خود این اقشار است. به عبارتی هزین? کلی این سبد کالایی برای دولت یازدهم چیزی در حدود 2400000000000 تومان خواهد بود .
نکت? قابل تأمل اینکه در تقسیم این سبد کالایی عدالت به سبک هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی اجرا شده و به خانواده های دو نفره همان قدر برنج و روغن و پنیر می دهند که به خانواده های 7 نفره!
جمع بندی اینکه؛
1- وای بر ما اگر نام این اقدام روحانی را گداپروری بنامیم!
2 - مبلغ عیدان? دولت دهم 3975000000000 تومان بیشتر از دولت یازدهم بوده است .
3- در دولت دهم 45 میلیون نفر بیشتر از دولت یازدهم از کمک اقتصادی بهره مند شده اند.
4- در دولت دهم مردم بدون ثبت نام و استعلام از سامان? پیامکی و ایستادن در صف و اجبار در گرفتن جنسی خاص (بخوانید برنج هندی و مرغ ترکیه ای که معلوم نیست امتیاز واردات و سود سرشار آن قرار است در جیب چه کسی برود) و با رعایت کرامت انسانی شان، پول واریز شده به حساب را به صلاح دید خود مصرف کرده اند .
5- در دولت دهم بین کارمندان دولت و بازنشستگان و رانندگان تاکسی و لبو فروشها و روستاییان و مشاغل آزاد و امثال اینها تبعیضی وجود نداشته است.
6- مهمترین نتیجه گیری از این مقایسه این است که احمدی نژاد گدا پرور است و روحانی با تدبیر و عاقل .
فرق عیدانه احمدی نژاد با سبد کالایی روحانی
اواخر سال 91 که یک گدا پرور رئیس جمهور ایران بود به هر نفر ایرانی 85 هزار تومان و هر کس که تحت پوشش کمیت? امداد امام خمینی بود 90 هزار تومان به عنوان کمک اقتصادی و عیدانه پرداخت شد .
دقت کنید که این کمک به تمام ایرانیان پرداخت شده و به ازاء هر نفر این مبلغ پرداخت می شد، یعنی خانواد? 2 نفره 170,000 تومان ، خانواد? سه نفره 265,000 تومان و به همین ترتیب به خانواد? 7 نفره 595,000 تومان عیدانه پرداخت می شد. به عبارتی رقمی حدود 6,375,000,000,000 تومان در مجموع به مردم پرداخت شد.
در حال حاضر که رئیس جمهوری راستگو و با تدبیر و امیدوار داریم، قرار است در دو نوبت در مجموع فقط به 30 میلیون نفر (هر نوبت 15 میلیون نفر) سبد کالایی بدهند آن هم نه به روش احمدی نژاد که به صورت خاطره انگیز و استفاده از روش نوستالژیک کوپن و صف، آنهم به ارزش 80 هزار تومان. البته کارگران و روستاییان و اقشاری از این دست از گرفتن این هدی? که از سوی دولت تدبیر و امید به جامعه اهداء خواهد شد محروم خواهند ماند که البته کم سعادتی از خود این اقشار است. به عبارتی هزین? کلی این سبد کالایی برای دولت یازدهم چیزی در حدود 2400000000000 تومان خواهد بود .
نکت? قابل تأمل اینکه در تقسیم این سبد کالایی عدالت به سبک هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی اجرا شده و به خانواده های دو نفره همان قدر برنج و روغن و پنیر می دهند که به خانواده های 7 نفره!
جمع بندی اینکه؛
1- وای بر ما اگر نام این اقدام روحانی را گداپروری بنامیم!
2 - مبلغ عیدان? دولت دهم 3975000000000 تومان بیشتر از دولت یازدهم بوده است .
3- در دولت دهم 45 میلیون نفر بیشتر از دولت یازدهم از کمک اقتصادی بهره مند شده اند.
4- در دولت دهم مردم بدون ثبت نام و استعلام از سامان? پیامکی و ایستادن در صف و اجبار در گرفتن جنسی خاص (بخوانید برنج هندی و مرغ ترکیه ای که معلوم نیست امتیاز واردات و سود سرشار آن قرار است در جیب چه کسی برود) و با رعایت کرامت انسانی شان، پول واریز شده به حساب را به صلاح دید خود مصرف کرده اند .
5- در دولت دهم بین کارمندان دولت و بازنشستگان و رانندگان تاکسی و لبو فروشها و روستاییان و مشاغل آزاد و امثال اینها تبعیضی وجود نداشته است.
6- مهمترین نتیجه گیری از این مقایسه این است که احمدی نژاد گدا پرور است و روحانی با تدبیر و عاقل .