سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران اسلامی

ه گزارش جهان به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ هر چه به زمان برگزاری یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می‌شویم، تعداد دیدارهای مناسبتی چهره‌های سیاسی کشور با گروه‌های مختلف مردمی از جمله فرهنگیان، دانشجویان و... یکی پس از دیگری افزایش می‌یابد.

 
در این میان محمد خاتمی نیز به دنبال جذب حداقلی گروه‌های مردمی و موضع‌گیری‌هایی متناسب با شرایط روز است. خاتمی این‌ روزها از "ضرورت برگزاری انتخابات آزاد"، "مردم‌سالاری سازگار با دین"، "علاقه‌مندی به علی‌اکبر ناطق‌نوری" و ...سخن می‌گوید.

 
محمد خاتمی در آخرین دیدار خود با تعدادی از دانشجویان که در روز دوم آبان 1391 در حیاط دفتر کارش برگزار شد، مدعی شده است: "من در انتخابات سال 88 هیچگاه از واژه تقلب استفاده نکرده‌ام(!)"

 
واژه‌ها و عبارات منتخب محمد خاتمی در این روزها، باید بتواند مسیر سنگلاخ بازگشت طیف منتسب به وی را، به سوی انتخابات هموار کند. اینکه خاتمی"طرح ادعای تقلب در انتخابات" را پس بگیرد، انتظار می‌رفت چرا که حرکت به سمت انتخابات با چنین انگی بر پیشانی اصلاحات تقریبا غیرممکن است.

 
اما سوال اینجاست، مخاطبان سخنان اخیر خاتمی این برائت وی از" طرح ادعای تقلب در انتخابات" را تنها به استناد اینکه "هیچ‌گاه از واژه تقلب استفاده نکرده‌ام" می‌پذیرند؟!

هرگز نگفتم


 
    محمد خاتمی به عنوان اصلی‌ترین حامی میرحسین موسوی درانتخابات سال 1388 در حالیکه قبل از برگزاری انتخابات از ضرورت تشکیل "کمیته صیانت از آراء" سخن می‌گفت، در روز جمعه 22 خرداد هنگام انداختن رأی خود به صندوق، در یک موضع‌گیری تعجب‌برانگیز، سعی بر القای ادعای تقلب داشت: "همه‌ی شواهد امر حاکی است، موسوی انتخابات را برده است اما من پیش‌گو نیستم."

 

    وی صبح روز بعد از انتخابات یعنی زمانی که آرا هنوز در حال شمارش بود، به همراه «میرحسین موسوی» و «سیدحسن خمینی» به دیدار «هاشمی رفسنجانی» می رود. به گفته‌ هاشمی، خواسته‌ این سه نفر در دیدار ظهر 23 خرداد، "ابطال انتخابات بود و راه‌های قانونی را نیز قبول نداشتند."

 
    خاتمی در روز 25 خرداد، با صدور بیانیه‏ ای به مناسبت تظاهراتی که بنا بود حامیان موسوی در تهران برپا کنند، می‌نویسد: "آن‌چه در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری اتفاق افتاد، باعث خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنش‏ های طبیعی و پر احساس مردم عزیز ما در سراسر کشور(!) شده است. این حق مسلم مردم است که خواستار حفظ آرای خود شوند و وظیفه‌ مسلم مسئولان کشور است که امانت‌دار این آرا باشند و تلاش کنند اعتماد عمومی که بزرگ‌ترین پشتوانه‌ کشور و نظام است، حفظ و تقویت شود." وی در ادامه می‌نویسد:"خواسته‌های موسوی روشن است و مطالبات وی، خواست همه‌ ماست."

 
روز 26 خرداد، جمعی از نمایندگان کاندیداها، نمایندگان مسئولان اجرایی، نظارتی و کمیسیون تبلیغات انتخابات به دیدار رهبر معظم انقلاب می روند و جواب قاطعی از زبان رهبر انقلاب می‌شنوند: "یک مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم که دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تکرار نکنید. اگر امروز تمام دنیا نیز روبه‌رویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات باید ابطال شود، بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت. ابطال انتخابات تودهنی به مردم است و بنده به هیچ عنوان از حقوق مردم کوتاه نخواهم آمد."


 
    خاتمی اما در واکنش به بیانات رهبر انقلاب، طی بیانیه‌ای به مناسبت تظاهرات حامیان موسوی در شنبه 30 خرداد، «انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان» را «جلوه‏‌ای از سیاست‏ های نادرست» می‌داند که «سبب دورتر شدن مردم از حکومت می‏‌شود.» او در این بیانیه نیز می‌نویسد: "در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسه‌ حضور را آفریدند نتیجه‌ اعلام شده را باور ندارند و به آن معترض‏‌اند. اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راه‏ های خطرناکی است که خدا می‏‌داند به کدام سرانجام برسد."

 
    خاتمی 8 تیر 88 می‌گوید: "به هر حال حادثه‌ای رخ داده و مردم به آن اعتراض دارند؛ باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد. حل این مسأله می‌تواند با تشکیل یک «هیأت بی‌طرف» صورت پذیرد." 

 
هدف خاتمی در این‌جا از ارایه‌ پیشنهاد تشکیل «هیأت بی‌طرف»، در حقیقت برداشتن اولین گام برای دور زدن قانون اساسی و  بی‌اعتبار کردن نهادهای قانونی از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور بود؛ این نظریه بعدها به شکل کامل‌تری در قالب طرح «رفراندوم» از سوی خاتمی ارایه شد و نشان داد که وی هنوز نقشه‌ ابطال انتخابات را در سر دارد.


 
    خاتمی در ادامه‌ فعالیت‌های خود در ارتباط با حوادث پس از انتخابات، یک بار خواستار تحقیق و تفحص مجلس از انتخابات شد (7 مرداد88) و یک بار دیگر «همه پرسی» را راه برون رفت از شرایط موجود دانست.(28تیر88)

 
بله؛ محمد خاتمی در فتنه 88 هیچ گاه در مواضع، سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایش از واژه‌ «تقلب» استفاده نکرد، اما تمام مواضع و اظهارات وی پیش از برگزاری انتخابات 88 و در جریان فتنه 88 تماما حول محور عدم تمکین به نتیجه انتخابات و رای مردم بود به گونه‌ای که در مواضع و اظهارات وی، پیگیری درخواست گستاخانه "ابطال انتخابات" موج می‌زند؛ حال با این اوصاف باید از خاتمی پرسید که اگر وی قائل به وقوع "تقلب" در انتخابات 88 نبوده (بنابر ادعای اخیر خاتمی) پس بر چه اساسی خواستار "ابطال انتخابات" به عنوان کف خواسته خود و دوستان فتنه‌گر خود شده بود؟! 

 
هر چند که کلی‌گویی، محافظه‌کاری و ترس، عدم شفافیت در مواضع و گفتار از ویژگی‌های خاص محمد خاتمی پیش از انتخابات 88 محسوب می‌‌شود اما فتنه 88 فرصتی شد که محمد خاتمی تا حدی پوسته منافقانه خود در ادعای دفاع از نظام و انقلاب را بشکند و برخلاف مشی سابق خود، بی‌پروا و گستاخانه شمشیر به چهره نظام و انقلاب بکشد به گونه‌ای که خاتمی در کارزار فتنه 88 تا درخواست ابطال انتخابات، حمایت تام از آشوبگرانی که جان و مال مردم را برای ماه‌ها مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند، بر زبان جاری کردن توهم "پایین کشیدن رهبری از جایگاه مقتدر خود"، همدستی و همراهی کامل با ایادی رژیم صهیونیستی و آمریکا برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران و ... نیز پیش رفت.

 
اما خاتمی پس از فروکش کردن آتش فتنه و "خلع ید" شدن دوستان و همراهان آشوب‌گر و فتنه‌گر خود، تازه متوجه بزرگترین اشتباه محاسباتی استراتژیک طول عمر سیاسی خود شد به گونه‌ای که حوادث و اتفاقات 88 و نقش مستقیم محمد خاتمی در آن، دیگر مفر و گریزی برای حک شدن لقب "سران فتنه" بر پیشانی خاتمی باقی نگذارد و تا امروز تمام تلاش خاتمی برای فرار از عواقب کرده خود در فتنه و حتی اعلام برائت‌های جسته و گریخته وی از چهره‌های تندرو و شاخص جنبش به اصطلاح سبز و ادعای مضحک اخیر وی مبنی بر اینکه "من در انتخابات سال 88 هیچگاه از واژه تقلب استفاده نکرده‌ام" نیز راه به جای نبرده و نخواهد برد


ارسال شده در توسط بچه ریشو