سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران اسلامی

حاشیه‌های سخنرانی لنکرانی در دانشگاه شهید چمران اهواز

فاطمه ظاهری بیرگانی- دانشجوی دانشگاه چمران/ به یکباره وراد سالن می‌شوم، اولین چیزی که نگاهم را جلب می‌کند، انبوه دانشجویان مشتاقِ دختر و پسری است که بی‌صبرانه منتظر میهمان برنامه نشسته‌اند، مجری برنامه عذرخواهی می‌کند و می‌گوید ظاهراً پرواز هواپیمای حاملِ میهمان قدری با تاخیر از تهران پریده است...

* برایم جالب بود آخر در روزهای گذشته هم دانشگاه میزبان برخی دیگر از کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری یازدهم هم بوده، اما از هیچکدام اینچنین مشتاقانه استقبال نشده بود، علی رغم اینکه آنان سطح شهر اهواز را هم بنر باران کرده بودند و من از این میهمان هیچ بنری ندید بودم...

 

 

 

* ساعت 12: 15 دقیقه سه شنبه 10/02/92 دانشگاه شهید چمران اهواز...

صلی علی محمد یاور رهبر آمد...

صلی علی محمد اصلح دوران آمد...

سیل جمعت به یکباره وارد سالن آمفی تئا‌تر دانشکده علوم می‌شود، دکتر کامران باقری لنکرانی با هیات همراه وارد سالن می‌شود، در حالیکه با شعارهای مذکور پی در پی همراهی می‌شد، در میان هیات همراه دکتر، حضور روحانی سر‌شناس اهوازی حجت الاسلام زکی‌پور که در میان مردم حزب اللهی و قشر دانشجوی فعال در عرصه‌های فرهنگی شناخته شده است، جلب توجه می‌کند...

 * با وجود آقای لنکرانی، بلافاصله و بدون معطلی قاری قرائت قرآن را آغاز می‌کند و بعد از آن با صدای سرود جمهوری اسلامی ایران همه از جای بر می‌خیزند...

* مجری برنامه پس از خیر مقدم و از عذرخواهی از حضار، بدون فوت وقت از آقای دکتر لنکرانی تقاضا می‌کند تا در جایگاه قرار بگیرد، دکتر با ‌همان هیبت که بار‌ها در عرصه وزارت بهداشت خوش درخشیده بود، وارد جایگاه سخنرانی می‌شود، پس از قرار گرفتن در پشت تریبون، با اولین جمله‌ای که می‌گوید آن راز را برایم بر ملا می‌کند:

 «خدا را شکر می‌کنم که این درک را به این بنده حقیر داد که متوجه باشم، این شور و محبت دوستان، نسبت به این بنده حقیر نیست، بلکه نسبت به آن تفکر و دیدگاهی است که ان شاء الله در این انتخابات باید پرچم داری بشود...»

* هنوز سه چهار دقیقه‌ای از حرف‌هایش نگذشته بود که با اشاره به در پیش بودن میلاد بانوی دو عالم، ابتدا اصرار می‌کند حاج آقا زکی‌پور، چند دقیقه‌ای ایراد سخنرانی کنند و لحظاتی هرچند اندک، اما در رثای فضائل فاطمه سلام الله علی‌ها مجلس را مستفیض نمایند...

* جمعیت سالن فرا‌تر از حد گنجایش است و بدلیل کمبود جا، دانشجویان روی جایگاه سخنرانی نشسته‌اند، بطوری که اگر میز و صندلی و تریبون سخنرانی و شناخت قبلی از سخنران نبود، به سختی می‌شد دکتر را میان آن همه دانشجو تشخیص داد (!)، حاج آقا زکی‌پور که روی سِن می‌آید، اتفاق جالبی می‌افتد که می‌شد خاص بودن آن را از عکس العمل‌ها دریافت کرد...

 

 

 

 * با شروع سخنرانی حاج آقا زکی‌پور برای یادداشت برداری به دنبال برگه در جستجو بودم، جستجو کوتاه بود اما زمان غیب شدن دکتر از آن کوتاه‌تر (!)،... با نگاهی جستجوگرانه به دنبال دکتر بودم و صدائی آرام که انگار از روی محبت و دلسوزی بود گفت؛ دکتر روی زمین ننشین!

این صدا که از پشت سر می‌آمد، حواسم را جمع‌تر کرد که... با جابجا شدن یکی از دانشجویانی که روی سِن نشسته بود، دکتر بعد از غیب شدن چند لحظه‌ای‌اش رویت شد... صحنه جالبی بود، خاکیِ خاکی روی خاک سِن نشسته بود، انگار نه انگار وزیری بوده و انگار نه انگار دکتری هست...!

 

* در طول سخنرانی حاج آقازکی‌پور، مدام دکتر را زیر نظر داشتم... مانند شاگردی که در حضور استاد در حال یادگیری باشد، مودبانه نشسته بود و بیشتر اوقات سرش را پائین می‌انداخت و متفکرانه دستش را زیر چانه قرار می‌داد و به حرف‌های سخنران گوش می‌داد... دانشجویانِ ذوق زده، خود را کنارش جا می‌کردند و گهگاهی در گوشش چیزهائی می‌گفتند، نمی‌دانم چه می‌گفتند اما دکتر فقط سرش را تکان می‌داد...

 

* سخنرانی سخنران که تمام شد، دکتر خاکیِ خاکی بلند شد و بدون اینکه خاکِ صحنه را بتکاند، پشت تریبون آمد و از برنامه حضورش در انتخابات گفت...

 «باید رسیدگی به معیشت اقشار ضعیف مهم‌ترین اولویت کاری دولت یازدهم باشد»

 «در برهه کنونی حزب گرایی یک بیماری جدی در نظام سیاسی ما است»

 «ما توان خود را بر این قرار داده‌ایم که در صورت پیروزی در انتخابات معیشت طبقه‌های پایین جامعه را سامان بخشیم.»

اینکه رهبر معظم انقلاب می‌فرماید «من انقلابی‌ام»، این یک نشانه بارز برای مدیریت کشور است. »

« مدیریت آینده کشور باید مدیریتی شفاف، با صراحت و انقلابی باشد »

 

 

 

 

« اگر مدیریت کشور در مسیرهای موسوم به دیپلماتیک شده قرار گیرد، امکان آسیب رسانی و جدایی از ارزش‌ها بیش از گذشته فراهم می‌شود. »

« یک رییس جمهور انقلابی باید دغدغه‌های مردم را دغدغه خود بداند. »

« تجربه اصولگرایی واقعی چیزی است که می‌تواند انتخابات یازدهم را متمایز کند. »

« در این حماسه سیاسی مردم با حضور پرشور خود نشان خواهند داد همچنان پای انقلاب و نظام ایستاده‌اند. »

« بدون آرمان گرایی هویتی متفاوت از سایرین نخواهیم داشت. »

« مشکلات اقتصادی که امروز در کشور موجود است از طریق همین آرمان گرایی قابل حل است. »

« باید از ظرفیت‌ها با نگاهی صحیح و دیدی روشن استفاده کرد. »

« ما توان خود را بر این قرار داده‌ایم که در صورت پیروزی در انتخابات معیشت طبقه‌های پایین جامعه را سامان بخشیم. »

* سوالات یکی پس از دیگری آغاز شد، در میان هیاهوی دانشجویان، برخی افراد که با تنش سوال می‌پرسیدند (!) و انگار که به رئیس جمهور واقعی رسیده باشند، گرهِ عقده دل را به چنگ و دندان می‌کشیدند و دکتر با آرامش و لبخند، اما هوشمندانه به سوالات پاسخ می‌داد و هر ازگاهی با تشویق‌های ممتد دانشجویان هرماه می‌شد...

* او در مقابل 8 سوال همزمان یک دانشجو از مشکلات کشور که بی‌وقفه و با حرارت سوالات خود را مطرح می‌کرد، این چنین پاسخ داد؛ « قرار نیست ما کار خارق العاده انجام بدهیم »، این پاسخ صادقانه دکتر باعث شد تا دانشجویان که طبق معمول از آنچه به دلشان می‌نشیند به هیجان می‌آیند، او را بی‌امان تشویق کنند...

* نزدیک وقت اذان بود که آخرین سوال پرسیده شد؛« چرا تا گرد و غبار خوزستان به پایتخت نشینان نرسد، مسئولین فکری نمی‌کنند؟»  آقای لنکرانی با پاسخ یک جمله‌ای و زیرکانه از جا بلند شد. مدیریت کشور فقط منحصر در تهران نیست، بنده افتخار این را دارم که تنها کاندیدای غیر پایتخت نشین هستم... و (تشویق ممتد دانشجویان)، جلسه تمام شد و دکتر لنکرانی در میان انبوه جمعیت سالن را ترک کرد..


ارسال شده در توسط بچه ریشو